ایران سکولار= ایران آزاد

اي ايران اي مرز پر گهر اي خاکت سرچشمه هنر دور از تو انديشه بدان پاينده ماني تو جاودان اي دشمن ار تو سنگ خاره اي من آهنم جان من فداي خاک پاک ميهنم مهر تو چون شد پيشه ام دور از تو نيست انديشه ام در راه تو کي ارزشي دارد اين جان ما؟ پاينده باد خاک ايران ما سنگ کوهت در و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است مهرت از دل کي برون کنم؟ برگو بي مهرتو چون کنم؟ تا گردش جهان و دور آسمان بپاست نور ايزدي هميشه رهنماي ماست مهر تو چون شد پيشه ام دور از تو نيست انديشه ام در راه تو کي ارزشي دارد اين جان ما؟ پاينده باد خاک ايران ما ايران اي خرم بهشت من روشن از تو سرنوشت من گر آتش بارد به پيکرم جز مهرت در دل نپرورم با آب و خاک و مهر تو سرشته شد گلم مهر اگر برون رود تهي شود دلم مهر تو چون شد پيشه ام دور از تو نيست انديشه ام در راه تو کي ارزشي دارد اين جان ما؟ پاينده باد خاک ايران ما

آزادی طبیعی ترین حق هر انسان است

مقاله

بابک یحیوی
" از ماست که بر ماست "جنایات بیشتر سران رژیم جمهوری اسلامی را برنتابیم،نافرمانی های مدنی را سازماندهی کنیم
مردم زحمتکش ومبارز ایران،آزادگان جوان وتوانمند ؛
باند احمدی نژاد- رحیم مشائی وباند علی خامنه ای سروته یک کرباس اند،اینان که تا دیروز هم پیمان و ماموران اجرای دستورات ولی فقیه بودند، و زمین شان از دار ودسته ی"حجتیه " و"انتظا ریون " ، آب می خورد، امروز رنگ عوض کرده اندوبا علم کردن داستان "اسلام ایرانی " می خواهند مردم بجان آمده از ولایت فقیه را بفریبند و با این مستمسک چند صباحی دیگر به جنایات رژیمشان ادامه دهند ،پس فریب این شعبده بازی ها را نخورید وبرای رسیدن به یک حکومت غیرمذهبی ،سکولارودموکراتیک که انتخابی مردم ایران است، نافرمانی مدنی را در ادارات ،سازمان های دولتی وشرکت های خصوصی سازمان دهید و نگذارید دار ودسته های رنگارنگی که هر روز از کیسه این عوام فریبان بیرون می آید تا مبارزه واقعی مردم را به هرز برده وحداکثر، اپوزیسیونی را که دست پرورده خود آنهاست روی کار بیاورند ،شما را از هدف اصلی تان که پایان دادن به نظام ولایت فقیه است،منحرف کنند !

رژیمی که 32 سال است،مردم را از لبخند وشادمانی محروم کرده و با تحمیل رنگ های تیره وتار،می کوشد امید وبالندگی را از زندگی زنان ومردان ودختران وپسران مبارزو میهن دوست ایران بزداید، و با اعدام وزندان و آزار وشکنجه گروه های گوناگون وغارت وچپاول ثروت های بی حساب کشور وواریز کردن آن به جیب دیکتاتور ها ومتحجرین رنگارنگی، چون بشار الاسد و...وحساب های شخصی خا نواده های : "... خامنه ای ، رفسنجانی ، محسن رضائی ، لاریجانی ، اسفندیار رحیم مشائی ، هاشمی ثمره ، محسن رفیقدوست ، دانشجو ، حدادعادل ، محسن خرازی ،علی اکبرولایتی،علی فلاحیان ،طباطبائی ، علی فضلی،حسین طائب ،محمدتقی مصباح یزدی ،حسین شریعتمداری ،صادق محصولی ،... وپاسدارانی چون : رحیم صفوی ،عبدالمجید رئوفی نژاد ، آجرلو ، مصطفی صفارهرندی ، عبدالرسول رضائی ، احمد وحیدی ، علی اکبرپورجمشیدیان، فتح اله جعفری ،محمد باقر قالیباف ،محمد کوثری، اسماعیل احمدی مقدم ، احمد رضا رادان ،یداله جوانی ، ابراهیم جباری ،مجتبی ذوالقدر ، هدایت اله لطفیان ،یداله مرادی ، محمد رضا نقدی ،حسین همدانی ،جلیل بابازاده ،محمد باقر ذوالقدر و... " 1 ،اقتصاد کشور را به ورشکستگی و کارگران وزحمتکشان وحقوق بگیران را به فلاکت کشانده است، بی شرمی ووقاحت را به جائی رسانده که مردم را از تشییع جنازه وبرگزاری مراسم عزاداری عزیزان ونزدیکانشان نیز محروم می کند وهمین دیروز خانم هاله سحابی را که شجاعانه برای تشییع جنازه پدرش،عزت اله سحابی، درصف مقدم عزاداران حرکت می کرده ،با مشت ولگد اراذل و اوباش ومزدورانش، بقتل رسانده است ،جائی برای ماندن ندارد وهر روز حکومتش به بهای از دست رفتن شرافت وکرامت انسانی تک تک هموطنان ایرانی تمام می شود، در چنین شرائطی که رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی، بر لبه تیغ سرنگونی حرکت می کند دجالان وعوام فریبانی چون محمود احمدی نژاد واسفندیار رحیم مشائی و دار ودسته های پاسدارشان در پی آنند که خود را از باند رقیبشان یعنی جناح علی ومجتبی خامنه ای ،بهتر بنمایانند و با شعار " اسلام ایرانی " و ادعای این که اسلام آنها برتر وبهتر از اسلام علی خامنه ای است ، چند صباحی دیگر ساده دلان و مردم نا آگاه را فریفته و به نامردمی و چپاولگری شان ادامه دهند ؛
با این وجود آیا راه دیگری جز نابودی این رژیم برای مردم ایران مانده است ؟ بدون تردید ،نه، چرا که دل بستن به هرگونه تغییر مثبتی که این بار گران را از گرده مردم کشورمان بردارد، وقت تلف کردن است، چرا که، از یک طرف، بازی های "موش وگربه " رژیم تا جائی که نظام اسلامی بخطر بیافتد، ادامه خواهد داشت واز طرف دیگر دل بستن و دنباله روی از باصطلاح اپوزیسیون داخلی رژیم ( موسوی وکروبی و برخی اصلاح طلبان)نیز با این امید که اینان بتدریج تحول پیدا کرده و روزی با سکولارها و دموکرات های واقعی ، همراه شوند ،همانا آب در هاون کوبیدن است ! پس بر مبارزان راه دموکراسی ورهروان آزادی است که شیوه های مبارزاتی درخور شرائط را به مردم بنمایانند ودر این شرائط که رژیم اسلامی تا دندان مسلح است و در بخاک وخون کشیدن مبارزان واقعی ، مروتی ندارد بهترین ابزار ،طرح و تدارک "نا فرمانی های مدنی " و مبارزه ی منفی است؛ مردم صلح دوست وآزادیخواه باید آگاه باشند که نبایدهیزم آتش کسانی شوند که با طرح گرایشات میهن دوستانه، کوشش می کنند جوانان ساده دل را بفریبند، وباید بدانند که تنها راه رها شدن از چنگال این دژخیمان، همانا جستجو و بکرسی نشاندن یک نظام سکولار ،غیر مذهبی،غیر ایدئولوژیک و دموکرات است که با احترام به مسلک ومذهب تمامی مردم کشور ،آزادانه ، بوسیله خودشان انتخاب شده باشد و برخورداری ازامکانات، داشته ها وثروت میهن را حق تک تک شهروندان بداند؛ بنا براین باید با توسل به ابزارهای زیر،گره برون رفت ازین بحران را به دست باکفایت مردم گشود :
همانگونه که برخی سیمای جمهوری اسلامی را تحریم کرده اند ،باید این تحریم را به مطبوعات وابسته به رژیم هم کشاند ؛
با مبادرت به مبارزه ی منفی ،تمامی ادارات، سازمان ها وشرکت ها، بویژه تولیدات نفتی را به اعتصاب دعوت نمود ؛
با انتشاراخبار ،مردم را از واقعیاتی که در کشور می گذرد آگاه نموده وحس همکاری وهمبستگی را تقویت کرد ؛
مبادرت به شیوه های کم خطری چون خودداری مردم وکارمندان دولتی از رفتن به کار و در خانه نشستن، در صورتی که بطور گسترده ومتحدانه بکار گرفته شود،پیروزمند خواهد بود؛
وبالاخره، زمانی که مردم، متحد ویکپارچه وآگاه،همگی برخیزند، اعتصاب های عمومی،همگانی شود ،ساده دلانی که بدنبال شیادان حاکم روانند نیز به آنان پشت کرده و سیل خروشانی بوجود خواهد آمد که بنیان این نظام بیداد را از بیخ وبن بر خواهد آورد ،چنین باد.
دوازدهم خرداد1390 برابردوم ژوئن2011
1 ؛ به نقل از اطلاعیه " انجمن وکلاء مستقل و سکولار ".

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر