ایران سکولار= ایران آزاد

اي ايران اي مرز پر گهر اي خاکت سرچشمه هنر دور از تو انديشه بدان پاينده ماني تو جاودان اي دشمن ار تو سنگ خاره اي من آهنم جان من فداي خاک پاک ميهنم مهر تو چون شد پيشه ام دور از تو نيست انديشه ام در راه تو کي ارزشي دارد اين جان ما؟ پاينده باد خاک ايران ما سنگ کوهت در و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است مهرت از دل کي برون کنم؟ برگو بي مهرتو چون کنم؟ تا گردش جهان و دور آسمان بپاست نور ايزدي هميشه رهنماي ماست مهر تو چون شد پيشه ام دور از تو نيست انديشه ام در راه تو کي ارزشي دارد اين جان ما؟ پاينده باد خاک ايران ما ايران اي خرم بهشت من روشن از تو سرنوشت من گر آتش بارد به پيکرم جز مهرت در دل نپرورم با آب و خاک و مهر تو سرشته شد گلم مهر اگر برون رود تهي شود دلم مهر تو چون شد پيشه ام دور از تو نيست انديشه ام در راه تو کي ارزشي دارد اين جان ما؟ پاينده باد خاک ايران ما

آزادی طبیعی ترین حق هر انسان است

تعریفی از سکولاریسم ..........



نوشته کوتاه زیر کوششی است از جانب انجمن ملی سکولاریسم انگلستان(National Secular Society) برای مقابله با سوتعبیرها و کژفهمی‌های عمدی و یا نا‌آگاهانه نسبت به تعریف دقیق واژه سکولاریسم. این سازمان در سال 1866 به منظور تلاش جهت ایجاد یک جامعه سکولار تاسیس شده است. NSS،هم در انگلستان و هم در آمریکا فعالیت داشته و به بررسی تاثیر دین بر دولت می‌پردازد. متن زیر ترجمه مقاله منتشر شده توسط NSS می‌باشد که توسط یکی از دوستان در سایت بالاترین (با نام elecgirl) به فارسی ترجمه شده است. زحمت ویراستاری آن را هم وبلاگ‌نویس محترم به نام بوته عزیز متحمل شده‌اند تا هیچ‌گونه دخل و تصرف معنایی در آن ایجاد نشود.
سکولاریسم دقیقا به چه معناست؟
معنی واژه سکولاریسم در طول سالیان متمادی اشتباه فهمیده شده است. نه تنها معنی این واژه تغییر یافته و به صورت های گوناگون از آن برداشت شده است، بلکه از سوی برخی مذهبیون که نگران تاثیر سکولاریسم بر امتیازاتی بودند که در طول قرنها از آن بهره برده اند نیز به غلط ارائه شده است.
موریل فریسر، یکی از ویراستاران وبسایت Concordat Watch تعریف زیر را از سکولاریسم ارائه می کند که نزدیکترین تعریف به برداشت NSS (انجمن ملی سکولاریسم) از این واژه است.
بررسی‌های کامل و گسترده‌ای در باره معنی‌ سکولاریسم و چگونگی‌ عملکرد آن توسط بعضی‌ دولتها ی سکولار در نقاط مختلف جهان  وجود دارد. موسسه مطالعات سکولاریسم در جامعه و فرهنگ آنها را تحت عنوان “دیدگاه‌های بین الملل معاصر” منتشر کرده که در اینجا قابل دسترسی می باشد.  
سکولاریسم چیست؟
نوشته موریل فریسر
بسیاری از مخالفان جدایی دین از دولت سعی کرده اند معنی سکولاریسم را تحریف کنند. برخی این واژه را به معنی بی طرفی حکومت تعبیر می کنند تا از این طریق گروه خودشان (و دیگران) بتوانند از حکومت بودجه دریافت کنند. گروهی نیز با ادغام سکولاریسم و آتئیسم سعی در بی اعتبار کردن این واژه دارند. در نتیجه می توانیم با خیال راحت از بسیاری از جنبه های مختلف این واژه صرف نظر کنیم.
- از خاستگاه قرون وسطی این واژه در می گذریم. در آن زمان سکولار به معنی کشیش های بخش بوده که “در دنیا” حضور داشته اند (in saeculo) بر خلاف راهبان که تارک دنیا شده و گوشه نشینی اختیار کرده بودند.
- به معنی قرن نوزدهمی این واژه نیز صرف نظر می کنیم. در آن زمان واژه سکولاریسم برای بیان فلسفه شخصی فردی به نام جورج ژاکوب هولیاک ابداع شده بود. وی این واژه را برای دسته عظیم از مفاهیمی مانند رفاه، علم و نیکوکاری که به گمان او به شادی انسان منجر می شوند به کار میبرد. هر چند این واژه از آن زمان استفاده می شود، ولی تعریف او منسوخ شده است.
- برخی سازمان های انسان-گرا و مذهبی مشخص نیز از مفهوم ساختگی سکولاریسم سالم یا بی طرفی حکومت به منظور شفاعت استفاده کردند تا ظاهرا دریافت های مالی خود از حکومت را توجیه کنند. آنها با هر تلاشی که برای وادار کردنشان به پرداخت هزینه های خود صورت بگیرد، مخالفت می کنند. این مفهوم نیز در تعریف ما جایی ندارد.
- در آخر، از تعریف روحانیونی که سعی دارند سکولاریسم را با آتئیسم ترکیب کنند نیز چشم پوشی می کنیم.
سکولاریسم = جدایی دین از دولت (دین ترجمه church است که بیش‌تر به معنی نهاد دین یا متولی دین نزدیک‌تر است)
اجازه بدهید به کاربرد سیاسی و معمول این واژه یعنی جدایی دین( نهاد دین یا متولی دین) از حکومت بپردازیم. فرانسوی ها، ترک‌ها و سایر ملل، گونه های محلی لائیسیسم را به کار بردند تا از عبارت سنگین جدایی سازمان های مذهبی از حکومت اجتناب کنند. با این حال، لائیسیسم در زبان انگلیسی معنی خود را نمی رساند و به همین دلیل، سکولاریسم واژه ای بدیهی و ظاهرا محبوب است. مثلا در هند که دارای جمعیتی معادل یک ششم جمعیت کره زمین است، این برداشت از سکولاریسم تنها تعریف موجود است و با وجود آن که گاه در عمل دچار مشکل می شود، ایده آل ملی آنها به شمار می رود.
سکولاریسم، مانند دموکراسی، با مردم به مثابه افراد و نه اعضای یک گروه برخورد می کند.
- دموکراسی آرای افراد را می شمارد و اجازه نمی دهد که رهبران مذهبی غیر منتخبشان از طرف تمام گروه صحبت کنند.
- دموکراسی به افراد اجازه می دهد که دیدگاه های خود را در خلوت کیوسک های رای گیری، جایی که از فشار گروه در امان هستند، بیان کنند.
- دموکراسی اجازه نمی دهد که “نمایندگی” مردم را رهبران قدرتمند مذهبی به عهده داشته و از طرف آنها صحبت کنند، رهبرانی که مردم به دلیل ترس از مجازات شدن در این جهان یا جهان بعدی جرئت به چالش کشیدنشان را نداشته باشند.
سکولاریسم از افراد در برابر فشار گروه و از وجدان افراد در برابر عقاید گروه محافظت می کند.
فرانسوی ها، که مبارزه ای طولانی و دشوار برای دستیابی به سکولاریسم داشتند، درک می کنند که این موضوع چقدر ارزشمند و چه مقدار شکننده است.
جمهوری فرانسه همواره افراد را به جای گروه ها به رسمیت شناخته است: به عنوان مثال، یک شهروند فرانسوی باید به ملت وفادار باشد و دارای هیچگونه هویت نژادی یا مذهبی رسمی نیست. این برداشت از شهروندی اساسا غیر تبعیض آمیز و فراگیر است. [1]
سایر نویسندگان و متفکران نظرات زیر را درباره سکولاریسم بیان داشته اند:
ژاک برلینربلاو، مدیر برنامه تمدن یهود در دانشگاه جورج تاون: “سکولاریست فردی است که طرفدار جدایی اکید دین و مذهب است”. [2]
تامس جفرسون، اساسنامه ویرجینیا برای آزادی مذهبی: “… هیچکس نباید به هیچ وجه ملزم به تردد یا حمایت از هر گونه مراسم، اماکن و یا مراجع مذهبی‌ باشد …” [3]
“سکولاریسم”، بی بی سی آنلاین: ” سکولاریست ها با اعطای امتیازات خاص به مذهب و مذهبیون، یا به بیانی دیگر با محروم کردن گروه‌های دیگر، مخالف هستند. سکولاریست‌های مذهبی‌ معتقدند که باورهای شخصی نباید دلیلی‌ برای گرفتن امتیاز برای خودشان باشد.” [4]
ریچارد گیلید، نامه ای به نشریه گاردین:
“تونی بلیر و کاردینال کورمک مورفی اُ کانر عمدا (مفهوم) سکولاریسم را به جای آتئیسم به کار می برند. آتئیسم باور نداشتن به وجود خدایان است. سکولاریسم باور به برابری در سیاست، آموزش و قانون صرف نظر از باور مذهبی است. بنابر این وقتی این افراد به ترتیب به سکولاریسم مبارز و سکولاریسم پرخاشگر اشاره می کنند، این منظور را می رسانند که چنین برابری در رفتار پدیده بدی است.” [5]
ماریو کوومو، شهردار وقت ایالت نیویورک، 1984: ” من با حفاظت از حق شما به عنوان یک یهودی، یک پروتستان، یک خدا-ناباور یا هر چیز دیگری که انتخاب کرده اید، از حق خود بعنوان یک کاتولیک محفاظت می‌کنم .” [6]
منابع:
  1. Henri Astier, The deep roots of French secularism, BBC News Online, 1 September 2004.
  2. Jacques Berlinerblau, The God Vote, Georgetown/On Faith, 6 September 2007.
  3. The Virginia Statute for Religious Freedom, written by Thomas Jefferson in 1779 and enacted in 1786.
  4. Secularism, BBC online.
  5. Richard Gilyead, letter to The Guardian, 10 April 2008.
Mario Matthew Cuomo, Religious Belief and Public Morality, delivered 13 September 1984, The University of Notre Dame, South Bend, IN

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر